دل نوشته

۱۱ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۸:۵۰
fateme m
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۸:۴۶
fateme m


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۲ ، ۱۱:۱۹
fateme m

نمی فهمم

وقتی به نماز می ایستم

من ، تو را می خوانم… ؟!

یا تو ، مرا می خوانی …. ؟!

فقط کاش که عشق مان دو طرفه باشد . . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۱۶:۴۱
fateme m

آمده ام ای خدا ، جانا تو پناهم بده

عاشق فریاد دل ، ربا تو پیامم بده

سوگند به تو ای حرمت درماندگان

عاشق راهت شدم ، محبا راهم بده  . . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۱۶:۳۷
fateme m

وقتی پایت خواب می رود

نمی توانی درست راه بروی

لنگ می زنی!

وقتی قلبت خواب می رود

نمی توانی درست فکر کنی.

عاشق می شوی!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۱۶:۳۲
fateme m

وقتی زن میگوید : دلم برایت تنگ شده ، یعنی دوستت دارد . . .
جمله ”دلم برات تنگ شده ” برای زن عمیق تر از تمام اقیانوس ها ست .
فهمیدن زن سخت نیست ، فقط باید صدای ضربان قلبش را شنید . . . !
که عاشقانه می تپد ، نه بی دلیل . . . !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۱۶:۱۴
fateme m
آدم‌ها با دلایلِ خاصِ خودشان به زندگی‌ ما وارد میشوند
و با دلایلِ خاصِ خودشان از زندگی‌ِ ما می‌‌روند
نه از آمدن‌ها زیاد خوشحال باش ،
نه از رفتن‌ها زیاد غمگین

تا هستند دوستشان داشته باش

به هر دلیلی‌ که آمده اند
به هر دلیلی‌ که هستند

بودنشان را دوست داشته باش ... بی‌ هیچ دلیلی‌
شادمانی‌های بی‌ سبب،
همین دوست داشتن‌هایِ بی‌ چون و چراست
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۲ ، ۰۸:۵۳
fateme m

اتوبوس با سر و صدای زیادی در حرکت بود. یکی از مسافران پیرمردی بود که دسته گل سرخ بسیار زیبایی در دست داشت.

نزدیک او دختر جوانی نشسته بود که مرتب به گل های زیبای پیرمرد نگاه می کرد.

به نظر می رسید از آنها خیلی خوشش آمده است.

ساعتی بعد اتوبوس توقف کرد و پیرمرد باید پیاده می شد.

پیرمرد بدون مقدمه چینی دسته گل را به دختر جوان داد و گفت:

مثل این که شما گل رز دوست دارید . فکر می کنم همسرم هم موافق باشد که گل ها را به شما بدهم.

به او خواهم گفت که این کار را کردم.

دختر جوان گل ها را گرفت خیلی خوشحال شده بود . پیرمرد پیاده شد و اتوبوس دوباره به راه افتاد

دختر جوان که بیرون را نگاه می کرد ؛ پیرمرد را دید که وارد قبرستان کنار جاده شد.



بهترین و زیباترین چیزهای دنیا را نه می توان دید و نه می توان لمس کرد ،  باید در درون احساسشان کرد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۲ ، ۱۱:۰۴
fateme m

من را همیشه خواندی و نشناختم تو را

از غصه ها رهاندی و نشناختم تو را

این بنده‌ی اسیر معاصی و نفس را

از درگهت نراندی و نشناختم تو را

بی یاد تو گذشت همه عمر من ولی

با من همیشه ماندی و نشناختم تو را

بر خان رحمت و کرم و استجابتت

عمری مرا نشاندی و نشناختم تو را

شب های جمعه تو نمک اشک و روضه را

بر جان من چشاندی و نشناختم تو را

با رأفت و بزرگی و آقائیت مرا

تا کربلا رساندی و نشناختم تو را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۲ ، ۱۰:۵۴
fateme m